کد مطلب:214797 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:356

معنی جنب الله (کنار)
علی بن سوید، عن أبی الحسن موسی بن جعفر علیه السلام، فی قول الله عزوجل: أن تقول نفس یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله (39 / 56)، قال: جنب الله أمیرالمؤمنین علیه السلام، و كذلك ما بعده من الأوصیاء بالمكان الرفیع الی أن ینتهی الأمر الی آخرهم.

كافی باب النوادر من التوحید

ترجمه: علی بن سوید از امام هفتم (ع) در تفسیر آیه شریفه - یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله - فرمود: نظر در تفریط و كوتاهی كردن در كنار خداوند متعال، این است كه تفریط درباره حضرت أمیرالمؤمنین (ع) بشود.

و همچنین كوتاهی كردن درباره ی أوصیاء گرامی او كه در مقام بلندی هستند، تا آخر حضرات أئمه علیهم السلام.

توضیح:

در این حدیث شریف احتیاج به توضیحاتی باشد:



[ صفحه 93]



1- جنب به معنی كنار است، یعنی چیزی یا مكانی كه در كنار چیزی دیگر واقع شود، به طوری كه خارج از آن و در عین حال متصل به آن باشد، و آن صفت مشبهه به وزن صعب است.

2- خداوند متعال جسمانی و محدود و محسوس و زمانی و مكانی نبوده، و أزلی و أبدی و غیرمتناهی و غنی بالذات است.

و در باب 9 گفته شد كه: تنزیه او به مرتبه ای باشد كه حتی صفات ذاتیه و ثبوتیه او فقط از لحاظ انتزاع و اعتبار باشد، و اگر نه: كمال اخلاص او با نفی تمام صفات محقق گردد.

پس هر چه از قبیل صفات و أسماء و مفاهیم دیگری كه برای خداوند متعال اطلاق می شود: فقط عنوان اعتباری و انتزاعی داشته، و برای تفهیم و تفهم باشد.

آری ذات پروردگار متعال أحدیت حقیقی از جمیع جهات و هویت مجرد ذاتی مطلق داشته، و با هیچ كلمه و تعبیری نتوان او را تعریف كرده و یا به او اشاره كرد.

و همه تعبیرات و توصیفات و تعریفات: در مرتبه دوم و در مقام بیان و تفاهم و تفهیم و معرفت به مقامات و خصوصیات و امتیازات انتزاعی از ذات مطلق نامحدود است.

3- اطلاق جنب در ارتباط به خداوند متعال: مانند اطلاق كلمات یا مفاهیم - محضر، مقابل، نزد (عند) قریب، ید، وجه، و غیر اینها است كه فقط در مقام تنزل حقایق آنها به عالم ما تعبیر می شوند، تا موجب تفاهم در محدوده فكر و فهم ما صورت بگیرند.

و در هر كلمه ای از آن كلمات خصوصیت و امتیازی موجود است، و ما با توجه



[ صفحه 94]



به آن خصوصیات و امتیازات می توانیم در محدوده فكر خود، از حقایق آنها به نحو اجمال بهره مند گردیم.

و از جمله این كلمات: كلمه جنب است كه دلالت می كند به آنچه متصل و ملاصق و در عین حال خارج باشد.

و معنی ملاصق بودن در كلمات - عند، و محضر، و مقابل، و قریب: منظور نیست.

4- و از مصادیق جنب الله: صفات ثبوتیه انتزاعیه از ذات واجب مطلق، و أسماء الهی كه مظاهر و صفات تكوینی یا تشریعی پروردگار متعال هستند، و از لحاظ نظر به مفهوم جنب (من حیث هو) وجود حضرات أئمه معصومین علیهم السلام، و مخصوصا حضرت أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام: همه از مصادیق جنب الله می باشند.

آری امام علیه السلام مظهر و مجلای صفات الهی و اسم تكوینی أعظم پروردگار متعال و فانی تمام و محو در اراده و عظمت و جمال حق بوده، و از لحاظ روحانی و معنوی در مقام قرب و كنار نور نامتناهی خداوند جلیل باشد.

پس وجود مقدس و باعظمت امام خود جنب الله است، نه آنكه در جنب خدا باشد.

در كتاب بصائر الدرجات (ج 2 باب 3) از مالك جهنی نقل می كند كه: از امام ششم شنیدم، فرمود: من شجره ای هستم از جنب الله، و كسی كه برسد به ما: خداوند به او رسیده است، و سپس تلاوت فرمود: أن تقول نفس یا حسرتی علی ما



[ صفحه 95]



فرطت فی جنب الله و ان كنت لمن الساخرین. [1] .

5- فرطت فی جنب الله: منظور تقصیر و كوتاهی كردن درباره جنب الله است، به طوری كه از لحاظ عقیده: توجهی به مقام نبوت و امامت كه خلافت الله و مظهریت جلال و جمال است، نبوده، و از این جهت منقطع از نور حق گردد.

و چون این انقطاع و محرومیت پیدا شد: قهرا برنامه سلوك به سوی سعادت و عمل در راه حقیقت نیز مختل و از میان برداشته خواهد شد.

پس جنب الله به طوری كه معلوم شد: شامل مقامات صفات عظمت و جلال، و أسماء تكوینی و تشریعی می شود.

و ذكر حضرات أئمه و أمیرالمؤمنین علیهم السلام، از باب مورد ابتلاء بودن در خارج، و غفلت و اعراض أغلب مسلمین از این حقیقت است.

مخصوصا اینكه عموم مسلمین پس از رحلت پیغمبر خدا لازم است به وسیله آنان مهتدی گشته، و راه سعادت را دریابند.



[ صفحه 96]




[1] از اينكه نفسي بگويد كه: أي حسرت و ندامت بر من به خاطر آنكه كوتاهي كرده ام در خصوص كنار و جنب پروردگار متعال، اگرچه بوده ام از مسخره كنندگان.